هستی چه بود قصه پر رنج و ملالی از استاد غلامحسین بنان

هستی چه بود یا رؤیای هستی عنوان ترانه یا تصنیفی قدیمی با صدای استاد غلامحسین بنان است که با شعری از اسمعیل نواب صفا و بر روی آهنگی از حسینعلی ملاح اجرا گردیده‌است.

هستی چه بود که از آن با عناوین دیگری همچون: نغمه هستی، قصه پرملال و… نیز یاد شده‌است، به خاطر آهنگ دلنشین و مضمون فلسفی شعر آن، یکی از شاخصترین و به یاد ماندنی‌ترین آثار غلامحسین خان بنان محسوب می‌شود.

خواننده: غلامحسین بنان

آهنگساز: حسینعلی ملاح

شاعر: اسمعیل نواب صفا

دستگاه: مرکب خوانی (بیات اصفهان، پرده گردانی به سه گاه و فرود دوباره به بیات اصفهان)

رهبر ارکستر (در نخستین اجرا): روح الله خالقی

تاریخ اجرای اول: اوایل دهه سی خورشیدی

متن آهنگ هستی چه بود از غلامحسین بنان:

هستی چه بود قصه پر رنج و ملالی

کابوس پر از وحشتی آشفته خیالی

ای هستی من و مستی تو، افسانه‌ای غم افزا

کو فرصتی که تا لذتی بریم از شب وصالی؟

ز هستی، نصیبم بود درد بی نهایت

چنان نی، ندارم سر شکوه و شکایت

چرایی غمین، اقامت گزین به درگاه می‌فروشان

گریز از محن، چو من ساغری بزن، ساغری بنوشان

هستی چه بود؟ قصهٔ پر رنج و ملالی

کابوس پر از وحشتی، آشفته خیالی

ای دل، چه ز جانم خواهی؟

ای تن، ز چه جانم کاهی؟

ترسم که جهانی سوزد، از دل چو بر آرم آهی

به دلم نه هوس، نه تمنا باشد

چه کنم که جهان همه رویا باشد!

هستی چه بود قصه پر رنج و ملالی از بنان

بگذر ز جهان همچون من

افشان به جهانی دامن

بزمم سیه اما سازد جمع دگران را روشن

هستی چه بود؟

قصه پر رنج و ملالی

کابوس پر از وحشتی

آشفته خیالی

ای هستی من و مستی تو

افسانه‌ای غم افزا

کو فرصتی که تا لذتی بریم از شب وصالی؟

دانلود تصنیف هستی از استاد بنان با حجم ۸ مگابایت: دانلود

سید اسماعیل نواب صفا، شاعر ترانه هستی، در کتاب خاطراتش که با عنوان قصه شمع انتشار یافته‌است، از ترانه هستی (رؤیای هستی) به عنوان یکی از بهترین و شاخصترین ترانه‌هایی که در دوران ترانه سرائیش سروده نام برده و در مورد آن می‌نویسد:

روانشاد ملاح دو آهنگ ساخته‌اند که شعر هر دو از من می‌باشد، یکی: سرود پولاد است و دیگری آهنگی در بیات اصفهان، که با مدولاسیون یا پرده گردانی یا یه اصطلاح مرکب خوانی، به سه گاه رفته و دوباره در بیات اصفهان یا خانه اصفهان بازگشته‌اند.

مقصود نواب صفا از سرود پولاد، به احتمال قوی همان سرودی است که به مناسبت افتتاح ذوب آهن (شرکت ملی فولاد ایران امروزی)، در اوایل دهه سی خورشیدی ساخته شد و توسط اندیشه که از خوانندگان مطرح آن روزگار بود، اجرا گردید.

نواب صفا همچنین درباره شعری که خود برای این ترانه ساخته‌است، می‌نویسد:

این شعر دارای مضمونی فلسفی است که برای بار نخست چنین مضمونی بر روی آهنگ توسط من ساخته شده‌است و قسمتی از آغاز آن را نقل می‌کنم:

هستی چه بود، قصهٔ پر رنج و ملالی

کابوس پر از وحشتی، آشفته خیالی

ای هستی من و مستی تو، افسانه‌ای غم افزا

کو فرصتی که تا لذتی بریم از شب وصالی

این اثر را بنان اجرا کرده و طبق اظهار همسرشان، خانم پری بنان، تنها تصنیفی بوده که خیلی دوست داشته و به خصوص در سالهای پایانی عمر، به آن گوش می‌کرده‌است.

نکته‌ای که نواب صفا دربارهٔ علاقهٔ فوق العادهٔ بنان به ترانه هستی، از قول همسر بنان مورد اشاره قرار داده‌است، موضوعیست که در جاهای دیگر نیز مورد تأکید قرار گرفته‌است.

از جمله در مصاحبه‌ای که در شماره ۵۱ ماهنامه ادبستان (به سردبیری: سید احمد سام) با پری بنان (پریدخت آذر) صورت گرفته وی باز هم بر اشتیاق و علاقه غلامحسین بنان نسبت به این تصنیف خویش تأکید می‌کند و بیان می‌نماید که وی حتی در آخرین ماه‌های عمر خود، بارها با دیدگانی اشکبار به این ترانهٔ خود گوش می‌سپرده‌است.

دیدگاه خود را بگذارید